دل سوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم
در دهنه بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار و من بازیگر آنم
با آنکه همه باخته در بازی عشقم
بازنده ترین هست در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به کامم
دل سوخت ، تن سوخت ، من ماندم و نامم
نوشته های دیگران()